یادداشتی از محسن آزموده به مناسبت روز سعدي
حسرت سعدي
محسن آزموده
اول ارديبهشت ماه جلالي به قول شيخ اجل در گلستان، بلبل گوينده بر منابر قضبان ترانهخوان است. اين روز را به نام بلند سعدي نامگذاري كردهاند. اقدام بسيار مثبت و خوشايندي است و بهانهاي براي آنكه زيباترين ماه سال را با نام و ياد خداوندگار قند پارسي آغاز كنيم. يكي از حسرتها و دريغهاي زندگي من آشنايي ديرهنگام با سعدي شيرينسخن است. من هم مثل بسياري از ايرانيان و فارسيزبانان، نخستين بار با سعدي شاعر در ايام دبستان آشنا شدم، در كتابهاي درسيمان بخش ابتدايي گلستان آمده بود. بدون آنكه معلم از ما بخواهد، آنقدر نرم و روان بود، با چند بار خواندن، از بر شدم، طوري كه حالا بعد از سي و پنج سال همان مقدار را از حفظم: منت خداي را عزوجل كه طاعتش موجب قربت است و به شكر اندرش مزيد نعمت. هر نفسي كه فرو ميرود ممد حيات است و چون بر ميآيد مفرح ذات. پس در هر نفسي دو نعمت موجود است و بر هر نعمتي شكري واجب. واقعا اعجابانگيز است. همان زمان هم معناي بسياري از كلمات و تعابير را نميدانستم و برايم غريب بود، اما موسيقي كلام و نحوه چينش واژهها طوري است كه بي اختيار در ذهن حك ميشود.
هميشه حسرت ميخورم كه چرا كل ديباچه را در كتابمان نياورده بودند. بيترديد، گلستان سعدي، گيرم با حذف چند حكايت كوچك كه به لحاظ محتوايي با حال و هواي امروز نميخواند، با فاصله بهترين متن براي آموزش زبان فارسي است. بيخود نيست كه در مكتبخانههاي قديم از اين متن براي سوادآموزي بهره ميجستند. سعدي در اين شاهكار كوچك و كم حجم، معجزه ميكند. در كتابهاي ادبيات فارسي مدرسه در سالهاي بعد هم چند حكايت-جسته و گريخته- از گلستان و بوستان (سعدينامه) آمده بود، يا يكي- دو تا از غزلهايش يا بخشهايي از قصيده مشهور «ماه فروماند از جمال محمد».
مواجهه مستقيم و سرراست با سعدي سالها بعد رخ داد. در سالهاي جواني، باز به قول سعدي، «چنان كه افتد و داني» به مناسبت حال و هوا، برخي غزلياتش را خواندم. اما به واسطه روحيه تند و تيز سن و سال، چندان با ميانهروي و اعتدالجويي و نصيحتگويي سعدي ميانه خوشي نداشتم و فكر ميكردم بيش از اندازه محافظهكار و نان به نرخ روز خور است. تنها در ميانسالي بود كه فهميدم كميت فارسيداني و فارسينويسيام بدجور ميلنگد.يك علت اصلي آن است كه آثار سعدي و مثل او را درست و حسابي نخواندهام. شعر و نثر سعدي، به قول استاد زندهياد محمدعلي اسلامي ندوشن، به منزله شير «آغوز» است براي طفل كه پايه عضله و استخوانبندي او را مينهد. او در جلد اول كتاب شيرين خاطراتش با نام «روزها» نوشته «ذوق ادبي من از همان آغاز، با آشنايي با اين آثار پر توقع شد، و خود را بر سكوي بلندي قرار داد. از آنجا كه مربي كارآزمودهاي نداشتم، در همين كورمال كورمال ادبي آغاز به راه رفتن كردم. بعدها اگر به خود جرات دادم كه چيزهايي بنويسم، از همين آموختن سر خود و رهنوردي تنها وش بود.» همه اهل قلم اذعان دارند كه قلم استاد اسلامي ندوشن، يكي از شيرينترين و روانترين و استوارترينها در ميان معاصران است. ترديدي نيست كه اين تبحر در فارسينويسي، حاصل انس و الفت او در نخستين گامها با بزرگاني چون سعدي است. خاطره مشابهي را استاد زندهياد غلامحسين يوسفي در ابتداي تصحيح عالمانهاش از ديباچه گلستان روايت كرده. اصولا نسلهاي پيشين با سوادهاي ما از كودكي با سعدي و فردوسي و سپس حافظ دمخور بودند و نخستين درسهاي فارسي را از زبان اين بزرگان ياد ميگرفتند. به همين خاطر هم معدود كساني كه سواد داشتند، قلمشان شيوا و استوار بود.
در نسلهاي بعدي، اين ارتباط به علت شيوه نادرست آموزش گسسته شد و آشنايي نوآموزان با شاعران و نويسندگاني چون سعدي، به همان ميزاني كه نوشتم تقليل يافت. حسرت و دريغ من هم از همين ناشي ميشود. اگر در ايام كودكي مثل استاداني چون فروغي و اسلامي ندوشن و يوسفي با سعدي مانوس ميشدم، در بزرگسالي براي نوشتن چهار خط چنين به دست و پا نميافتادم و در نهايت هم متني پر از غلط تحويل مخاطب نميدادم. با اين همه باز خدا را شاكرم كه فرصت و امكان اين را يافتم كه در دهه چهارم زندگي، با آثار سعدي جديتر و عميقتر آشنا شوم و آنها را با شرحهاي موجود و از روي تصحيحهاي خوب بخوانم، به همراه كتابهاي خوبي كه درباره زندگي و شعر سعدي نوشته شده، از جمله كتاب خواندني استاد ضيا موحد با عنوان «سعدي» يا «احوال شيخ اجل» نوشته جواد بشري يا كتاب «سعدي، شاعر عشق و زندگي» نوشته محمد علي همايون كاتوزيان يا كتاب «قلمرو سعدي» نوشته علي دشتي يا مجموعه مقالات ارزشمند استاد زندهياد يا مقاله عالمانه «ممدوحين شيخ سعدي» از استاد محمد قزويني و ...
خلاصه آنكه سعدي را دير يافتهام، اما ماهي را هر وقت از آب بگيري تازه است. «دير آمدي اي نگار سرمست/زودت ندهيم دامن از دست». اميدوارم اين مختصر هم خوانندگان را ترغيب كند كه خودشان ترسها و ترديدها را كنار بگذارند و سراغ سعدي بروند، هم مهمتر از آن متوجه اهميت سعديخواني براي كودكان و نوجوانان شوند و از تاثير اعجازآميز او در يادگيري زبان فارسي غفلت نورزند. با اميد.